جدول جو
جدول جو

معنی درمان مزد - جستجوی لغت در جدول جو

درمان مزد
(دَ مُ)
حق العلاج. (یادداشت مرحوم دهخدا). حق المعالجه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دندان مزد
تصویر دندان مزد
مزد دندان، مزد خوردن چیزی، پولی که پس از مهمانی و اطعام به مهمان مستمند بدهند
فرهنگ فارسی عمید
(پَ کَ دَ)
این ترکیب در عبارت زیر از جهانگشای جوینی آمده است اما معنی آن روشن نیست:
هم در پایۀ آن منبر و حریم آن مجمع چنان بود که درمان زدند و شراب آشکار خوردند
لغت نامه دهخدا
(دَ مُ)
نقد و یا جنسی را گویند که چون جمعی از فقرا و مساکین را مهمانی و ضیافت کنند بعد از خوردن طعام بدیشان دهند، و این رسم در قدیم متعارف بوده است و آن را مزد دندان هم می گویند. (برهان) (از انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نقدی که به مدعو دادندی پس از طعام. (یادداشت مؤلف) :
از پی آن تا دهی هر بار دندان مزدمان
میهمانی دوست داری شاد باش ای میزبان.
فرخی.
علی دندان مزدی بسزا داد رسول را و به خانه بازفرستاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 293). خواجه عبدالرزاق حسن به میمند میزبانی کرد.... و دندان مزد بسزا داد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 528).... همگان را دندان مزد داد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 393).
مرد خندان لب نباشی مرد سندان دل مباش
مرد دندان مزد نبوی درد دندان کن مباش.
سنایی.
به دندان مزداز او خواهم قمیصی
اگر اطلس دهد یا خاره یا خز.
سوزنی (از آنندراج).
خون دل خوردی و من لب را همی خایم که او
جان چرا پیشت به دندان مزد در دندان نداشت.
مجیر بیلقانی.
از بن دندان به دندان مزد تو
جان دهم جای دگر مهمان مشو.
خاقانی.
من این تحفه طرازیدم به دندان مزدشان آری
عروس آخر چو هدیه دید دانم پرده بگشاید.
خاقانی.
مصطفی استاده خوانسالار و رضوان تشت دار
هدیه دندان مزد خاص و عام یکسان آمده.
خاقانی.
نیزۀ چون مارش از بر چرخ شاید نیش او
ماهی گردون به دندان مزد دندان آورد.
خاقانی.
چو بر دندان ما کردی حلالش
چه دندان مزد شد با زلف و خالش.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(رُمْ ما نِ مُزز)
انار میخوش. انار ترش و شیرین. (از تحفۀ حکیم مؤمن) (مخزن الادویه). صاحب مخزن الادویه آرد: در سردی و تری مایل به اعتدال و در سایر افعال قریب به انار شیرین و در تسکین حدت صفراوی ثوران خون از آن زیاده و صفراوی مزاج را الیق از انار شیرین ترش. صرف و آشامیدن آب انارین که با شحم فشرده باشند از نیم رطل و بیست درم شکر خام جهت اسهال صفرا و تقویت معده و رفع تبهای صفراوی و یرقان و جرب و حکه نافع و در این افعال مانند هلیلۀ زرد است و چون آب انارین را در ظرف مس کرده بقوام آورند جهت سلاق و جرب و تقویت باصره و جراحات مزمنه و خبیثه نافع است. (مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
پول یا جنسی که پس از اطعام مسکین بدانان دهند مزد دندان هدیه دندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دندان مزد
تصویر دندان مزد
((~. مُ))
پول یا جنسی که پس از اطعام مساکین به آنان دهند
فرهنگ فارسی معین